ایرانيان قبل از اسلام جزيره قشم را يتوكاوان ، ابن كوان ، برخت، ابركافان و لافت ميخواندند و به تدريج اين اسامي به فراموشي گراييد و نامهاي كشم و قشم متداول گشت . اين جزيره را بخاطر طول زياد آن جزيره الطويله نيز ناميده اند .
در زمان شورش مغول و هرج و مرج آندوران رئيس قبيله اي كه نورو نام داشت به جزيره قشم آمده ، سكونت اختيار كرده و اماكني بنا نموده و نام شاهي بر خود گذاشته و ملقب به نورانشاه گرديد.
آلفونسو آلبوكرك درسال 1507 ( 1508 ) ميلادي با تصرف جزاير تنگه هرمز بر تمام خليج فارس تسلط يافت ، پرتغاليها در جزيره قشم به تاختن استحكامات نظامي مهمي پرداختند و از ورود كشتيهاي جنگي ديگران به اين جزيره جلوگيري نمودند و بدين سان وضع تا زمان سلطنت شاه عباس صفوي ادامه داشت . هنگامي كه انگليسيها براي تجارت با ايران امتيازاتي از شاه عباس در خواست كردند . دادن امتيازات از طرف شاه موجب نگراني پرتغاليها شد . دراين ايام پرتغاليها در صدد مبارزه با انگليسيها برآمدند كه منجر به پيروزي نيروي دريايي انگليس گرديد و قدرت پرتغاليها در قشم و خليج فارس به طور كلي از هم پاشيده شد .
امام قلي خان والي فارس با پياده كردن 5000 نفر سرباز خود به بندر حزون ( هرمز ) آمد و فورا قسمتي از همراهان خود را به فرماندهي امام قلي نيك به طرف فلاع نظامي پرتغاليها در قشم فرستاد كه منجر به شكست پرتغاليها شد و در سال 1621 ميلادي فلاح نظامي به تصرف نيروهاي ايراني در آمد ، بعد از فتح جزيره قشم تعدادي از سپاهان امام قلي خان به عنوان ساخلو در آن جزيره ماندند و بقيه به بندر عباس رفتند .
در سال1645 هلنديها قواي نظامي مهمي در خليج فارس گرد آوردند . به بهانه اينكه ايران عهد نامه تجارتي خود را رعايت نكرده ، حصار و قلعه قشم را تصاحب نمودند و نيز نيروي نظامي ديگر به سواحل و بنادر فرستادند و به علت شدت گرما بسياري از نيروهاي هلنديها تلف شدند و عاقبت هدايايي به خدمت شاه عباس صفوي روانه داشتند و با وي معاهده ي جديدي بستند و جزيره قشم را تخليه نمودند .
در بين سالهاي 1720 ـ 1718 ميلادي اوضاع در تمام منطقه ي خليج فارس رو به وخامت نهاد . حكام عمان تعدادي از جزاير واقع در نزديك سواحل ايران از جمله جزيره قشم را تصرف كردند .
در زمان تسلط افغانها برا يران بين سالهاي 1729 ـ 1722 حكومت راُس الخيمه باسعيدو را كه واقع در جزيره قشم بود متصرف گرديد و بدين سان چندين فروند كشتي جنگي انگليسي به جنگ اين حكومت رفته و او را مغلوب نمودند .
پس از مرگ نادر شاه در سال 1747 ميلادي تسلط بر خليج فارس آغاز به انحطاط نمود و جواسم توانستند دامنه تجاوزات خويش را تا نزديكي سواحل ايران رساندند و در سال 1760 ميلادي جزيره قشم را كه آن زمان در تصرف طايفه اي معين بود ، تسخير نمايند.
ليكن در سال 1763 ميلادي كريمخان نفوذ و اقتدار خود را در جنوب ايران مستقر ساخت و آنها را از نقاط مذكور بيرون راند . در سال 1882 ميلادي حكومت بمبئي به فكر افتاد كه مركزي جهت توقف نيروي دريايي انگليس در خليج فارس در نظر بگيرد ، براي اين منظور چندين نقطه در خليج فارس انتخاب نمودند و بالاخره باسعيدو واقع در جزيره قشم را با اين هدف انتخاب كردند ، به علاوه قراربراين بود كه كنسولگري از بوشهر به جزيره قشم ( باسعيدو ) منتقل گردد . در اين ايام قواي بحري انگليس در خليج فارس در آنجا تمركز يافت . چندي بعد بعلت نامساعد بودن آب و هوا و نبودن امکانات زندگي مجبور به ترك باسعيدو شدند و به تدريج اين تخليه صورت گرفت و تاسيسات انگليسيها در جزيره قشم و دربندر باسعيدو باقي ماند
در سال 1909 ميلادي پس از سي سال كه فعاليتي از انگليسيها در باسعيدو به چشم نمي خورد ، بار ديگر انبارهاي سوخت آنها براي كشتي ذخيره گرديد كه در جنگ جهاني دوم مورد استفاده قرار گرفت . پس از پايان جنگ دوم جهاني به فعاليت اين بندر خاتمه داده شده و انتشار خبر برچيدن پرچم انگليس از پايگاه با سعيدو و تصرف آن تاسيسات موجب گرديد كه يادداشت اعتراض آميزي تسليم وزير امور خارجه ( وقت ) ايران گرديد .در سپتامبر 1933 ميلادي خبراين مسئله در مطبوعات انگليس منتشر شد . چندي بعد از انتشار اين خبر فرمانده ناوگان انگليس در خليج فارس از جزيره تمب مار راهي جزيره قشم شد